متن آهنگ آدمیت معین

متن آهنگ جدید معین به نام آدمیت

ترانه سرا: فریدون مشیری, آهنگسازی موزیک: کاظم اعلمی, تنظیم: کاظم اعلمی

Moein – Adamiat

آدمیت معین

از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی، در خونشان جوشید
آدمیت مرده بود، گر چه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون، دیوارِ چین را ساختند
آدمیت مرده بود، گرچه آدم زنده بود
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی بر دار

متن آهنگ معین آدمیت

اشک در چَشمان و بغضم در گلوست
من در این ایام زهرم در میان زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
ما جنگل را بیابان میکنیم
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنیم
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نَروست
فرض کن جنگل بیابان بود، از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت و صبور
صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است

دانلود از سای موزیک نیم بها و نصف حجم برای شما محاسبه می شود.

دیدگاه خود را بگذارید